۱۴۰۳ پنج شنبه ۱ آذر

گفت‌وگو با استاد سرآمد دانشگاه الزهرا؛ تدریس باید همواره با پژوهش همراه باشد/ عاشقانه شاگردی و معلمی‌کردن ویژگی اصلی دوران تحصیل و تدریس من بوده است

ارسال شده در تاریخ 1400/03/26
ساعت 09:45
گفت‌وگو با استاد سرآمد دانشگاه الزهرا؛ تدریس باید همواره با پژوهش همراه باشد/ عاشقانه شاگردی و معلمی‌کردن ویژگی اصلی دوران تحصیل و تدریس من بوده است

اواخر اردیبهشت امسال بود که پنجمین همایش آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با محوریت تقدیر از سرآمدان آموزشی دانشگاه‌های وزارت عتف با حضور وزیر علوم و جمعی از مسئولان آموزش عالی و اساتید به‌صورت مجازی به میزبانی دانشگاه الزهرا برگزار شد.
این مراسم بهانه‌‌ای بود برای انتشار یک خبر افتخارآمیز! خبری که دگربار، پیامی از توانمندی‌ها، قابلیت‌ها و شایستگی‌های محققان و اعضای هیئت‌علمی دانشگاه الزهرا (س) را مخابره می‌کرد.
این بار نوبت یکی از اساتید برجستة زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بود که ضمن برخورداری از دانش، تخصص و تجربه، اخلاق، تعهد و پشتکار از دیگر شاخصه‌های وی محسوب می‌شد و دلیل برخورداری از همین ویژگی‌های مختلف علمی، پژوهشی و اخلاقی به‌عنوان یکی از سرآمدان آموزش عالی کشور، افتخاری دیگر را برای دانشگاه رقم زد.
دکتر مریم حسینی، استاد تمام گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهرا دارای بیش از 100 مقاله چاپ شده در مجلات علمی – پژوهشی، 9 کتاب تألیف شده، 20 مقاله ارائه‌شده در کنفرانس‌های علمی و 26 مقاله چاپ شده در همایش‌ها و کنفرانس‌ها است.
وی از سال 80 تا 93 به‌طور متوالی به‌عنوان پژوهشگر نمونه دانشگاه الزهرا انتخاب شد. دریافت جایزه تشویقی کتاب سال به مناسبت تصحیح کتاب حدیقه‌الحقیقه 1383 و دریافت جایزه پژوهشگر برتر در مراسم هفته کتاب، آذر 92 نیز از دیگر افتخارات این استاد برجسته است.

ریاست انجمن نقد ادبی ایران از سال 1394، عضویت در انجمن ترویج استادان زبان فارسی، عضویت در هیئت تحریریه نشریه جامعه‌شناسی هنر و ادبیات علمی – پژوهشی نشریه دانشگاه تهران، حضور به‌عنوان عضو هیئت تحریریه نشریه متن پژوهی دانشگاه علامه طباطبایی، عضویت در هیئت ممیزه دانشگاه الزهرا در سال‌ها 1387 – 1389، دبیر علمی همایش بین‌المللی حکیم سنایی، تهران، دانشگاه الزهرا و... از دیگر فعالیت‌های علمی و اجرایی دکتر حسینی است.

با توجه به سوابق و تجربیات علمی – پژوهشی این استاد فرهیخته و سال‌ها فعالیت در عرصه‌های علمی و همچنین ضرورت انتقال تجارب اساتید پیشکسوت به نسل جوان، با ایشان به گفت‌وگو پرداختیم.
 
آنچه در پی می‌آید، مشروح گفت‌وگوی روابط عمومی دانشگاه الزهرا (س) با این استاد برجسته است.

جدا از فعالیت‌های شاخص پژوهشی، شاید برجسته‌ترین موضوعی که در نگاه اول به فعالیت‌های علمی شما به چشم ‌می‌خورد، موفقیت شما درزمینهٔ داشتن ارتباط مؤثر با دانشجویان و مقبولیت از سوی آن‌ها در شیوه تدریس شماست، عامل این موفقیت را چه می‌دانید؟

اگر بخواهم فقط یک عامل را در موفقیت خودم در امر تدریس بیان کنم، باید بگویم که عاشقانه شاگردی و معلمی کردن و با شوق و اشتیاقِ بسیار کلاس‌ها را برگزار کردن ویژگی اصلی دوران تحصیل و تدریس من بوده است.
هیچ‌گاه به تحصیل و تدریس به‌عنوان وظیفه ننگریستم. برای من تدریس، پژوهش، مطالعه و تحصیلِ علم زندگی کردن بوده است. آن بخش از زیستن که با شادمانی و لذت بسیار همراه بوده و هست. از شادترین لحظات زندگی‌ام زمانی است که نکته¬های تازه‌ای را در حین پژوهش‌هایم درمی‌یابم و یا سخن تازه‌ای را به دانشجویانم منتقل می¬کنم. رمز کامیابی در هر کاری عاشقانه انجام دادن آن است و تدریس برای من همیشه چنین حکمی داشته، همان‌طور که پژوهش چنین بوده است.
اما اگر بخواهم بخشی از سبک زندگی معلمی‌ام را برای دوستان بیان کنم باید اقرار کنم که هیچ‌گاه بدون مطالعه سر کلاس نرفته‌ام و بدون آمادگی در هیچ مجلس سخنرانی شرکت نکرده‌ام، حتی در کلاسی که برای سال‌ها تدریسش را به عهده داشته‌ام، همواره کوشیده‌ام تا حرکتی تازه در شیوه تدریس یا نکته‌ای نو در موضوع آن داشته باشم تا کلاس برای خودم تازگی داشته باشد و دانشجویآن‌هم که هوشیارانه متوجه اشتیاق استاد می‌شوند، آن را تجربه کنند که مسلماً در امر یادگیری بسیار مؤثر است.
از خاطر نمی‌برم توصیه استاد بزرگوارم، سید جعفر شهیدی رحمت‌الله علیه را که به ما آموختند که اگر شبی فرصت مطالعه برای کلاس¬تان را نداشتید آن جلسه را تعطیل کنید و خودشآن‌هم چندباری در طول چندسالی که از محضرشان کسب فیض می¬کردیم چنین کردند تا به ما بیاموزند که استاد سید جعفر شهیدی هم برای تدریس اشعار متنبی و خاقانی و مثنوی مولوی باید از پیش مطالعه داشته باشد.
در کنار آمادگی برای تدریس مواد آموزشی که در برنامه دانشجویان قرار داشت، تلاش کرده‌ام تا به‌نوعی در بالا بردن سطح دید و نگرش دانشجویانم نسبت به زندگی، انسانیت، دین و فرهنگ کوشا باشم و فرصت شنیدن صداهای متفاوت در مورد یک موضوع، مسئله یا جریان را برای ایشان فراهم کنم.
تازه دیدن دنیا را بیاموزم و بیاموزانم که کامیابی از آنِ کسانی است که جهان را تازه می‌خواهند. وقتی چهره‌های منتظر و خواستار دانشجویان در ابتدای کلاس به چهره‌های بشاش و راضی و شاد در پایان کلاس تغییر می‌کند، شوق وافری در خود می‌یابم و ایمانم را به آیندۀ فرهنگ و ادبیات این سرزمین که پایه‌هایش بر زبان و ادب فارسی است تازه می‌کنم.

از دیدگاه شما، چه شاخصه‌هایی برای ارائه یک تدریس کارآمد و مؤثر لازم است؟
 
به نظر من، تدریس باید همواره با پژوهش همراه باشد. تدریس موفق زمانی ممکن می‌شود که استاد بر حوزه‌ای که تدریس می‌کند، تسلط کامل داشته باشد. دانشجویان خیلی زود این امر را درمی‌یابند. مطالعه شبانه‌روزی استاد، آشنایی با آخرین دستاوردهای علمی در حوزۀ تدریس و پژوهش و استفاده از آن‌ها در کلاس درس بر اعتماد دانشجو می‌افزاید و میزان مشارکت وی در کلاس را بالاتر می‌برد. نکته دیگری که باید درباره شیوه‌های تدریس یادآور شوم، استفاده از ابزارهای جانبی در کلاس مانند اسلاید، پاورپوینت، فیلم و امثال این‌هاست که استفاده از آن‌ها در رشته ما فضای کلاس را متنوع و جذاب می‌کند.
احترام به دانشجو اصل دیگری است که همواره تلاش کردم آن را مدنظر داشته باشم. همان‌طور که احترام به هر انسان واجب است، احترام به دانشجو بیش از دیگران باید وجهۀ نظر استادان باشد. احترام موجب ایجاد صمیمیت و دوستی متقابل میان استاد و دانشجو می‌شود و لذت آموختن با داشتن یک ارتباط موفق صدچندان می‌شود. در کنار آن احترام به کلاس درس را هم نباید فراموش کرد. کلاس مکان مقدسی است که هنگام تدریس باید به آن به‌عنوان محلی برای رشد و تعالی روحی و انسانی و اجتماعی جوانانمان بنگریم.
  
در طول دوران تدریس خود، به چه اقدامات و فعالیت‌هایی پرداختید؟ نقطه عتف فعالیت‌هایتان را چه‌ می‌دانید؟
 
در طول دوران تدریسم در دانشگاه الزهرا دبیر علمی سه همایش بین‌المللی بودم. کنفرانس بین‌المللی حکیم سنایی در سال 1387، همایش کارنامه صدسال شعر زنان ایران در سال 1388 و همایش بررسی نقش و جایگاه زنان شاعر و نویسنده در ادبیات معاصر ترکیه در سال 1397 .
در طول برگزاری این همایش‌ها دانشجویان به‌طور فعال به من در امور کمک می‌کردند و من بسیاری از آن‌ها را که می‌دانستم استعداد لازم برای نوشتن و پژوهش دارند تشویق به نوشتن مقاله و شرکت در آن‌همایش‌ها کردم. برخی از مقاله‌هایشان را خواندم و اصلاح کردم تا شایسته شرکت در آن مجلس باشند. نام بسیاری از آن دانشجویان در مجموعه مقالات منتشرشدۀ همایش‌ها در کنار اساتید دانشگاه‌ها درج‌شده است.
به یاد می‌آورم در پنل پایانی همایش کارنامه شعر زنان ایران سخنرانی خود و دو تن از دانشجویانم را قرار داده بودم. با جای دادن دانشجویانم در آن پنل در کنار خودم حسی از رضایت و شوق غیرقابل وصفی در خود یافتم که هنوز آن را به خاطر می‌آورم. در آن لحظات احساس می‌کردم گسترش یافته و بزرگ شده‌ام. آن دو دانشجوی دورۀ کارشناسی ارشد بعداً فارغ‌التحصیلان دوره دکتری و امروز از اساتید دانشگاه هستند.
در اواخر دهه هشتاد شمسی که گروه ادبیات فارسی دانشکده ادبیات دانشگاه الزهرا این امکان برایش فراهم شد تا پذیرای دانشجویان دورۀ دکتری باشد به این فکر افتادم که با این دختران برگزیده که فرصتِ هم‌صحبتی با آن‌ها برایمان فراهم شده است، ارتباط نزدیک‌تری داشته باشم. از نخستین ورودی¬های آن سال‌ها دعوت کردم تا نشست‌هایی با یکدیگر داشته باشیم و به خواندن رمان‌های برگزیده ایران و جهان بپردازیم. جلسات هفت هشت نفره‌ای که ابتدا در منزل خودمان برگزار می¬کردم کم‌کم تبدیل به نشست‌هایی بیست نفره شد و ما چند سالی این جلسات را در منزل یکی از دوستان برگزار کردیم و ادامه دادیم.
هرماه یک رمان را برای مطالعه اعلام می‌کردیم و در روز نشستِ ماه آن را با یکدیگر به بحث می‌گذاشتیم. برخی خانم‌های نویسنده هم در آن جلسات خانگی ما شرکت می‌کردند و از حضور این گروه دانشجویان نخبه و تیزهوش در آن نشست‌ها شگفت‌زده می‌شدند. حاصل این جلسات که در طول بیش از هشت سال برگزار شد فرصت مطالعه نزدیک به صد رمان بزرگ از ادبیات ایران و جهان بود و این در کنار گپ و گفت‌هایی منتقدانه و روشنفکرانه عصرهای شیرینی را برایمان رقم زد. بعدها که ریاست انجمن نقد ادبی ایران را به عهده گرفتم از همین دوستان دعوت کردم تا برگزاری این جلسات را در سطحی آکادمیک و دانشگاهی ادامه دهیم.
به همت و دعوت مرکز انتشارات علمی و فرهنگی در محل جلسات و کنفرانس‌های آن سازمان هرماه جمع می‌آمدیم و در محیطی رسمی همین دانشجویان به نقد و بررسی رمان‌ها می‌پرداختند و من با افتخار و سربلندی از همراهی این عزیزان تمامی این جلسات را مدیریت می‌کردم. در این نشست‌ها از اساتید دانشگاه و یا نویسندگان دعوت می‌کردم تا در کنار این دانشجویان زبده که حالا هرکدام پس از گذشت سال‌ها منتقدی زبده و کارآمد بودند جای‌گیرند و فرصت بحث و مکالمه و گفت‌وگو میان ایشان فراهم آید. برای مدتی هم این جلسات را در دانشگاه الزهرا و تالار حافظ دانشکده ادبیات برگزار کردیم که از پربارترین نشست‌های این دانشکده بوده است.
در مدتی که سردبیری نشریه ادبیات و هنر خانۀ کتاب را بر عهده داشتم برخی مقالات این دوستان زینت‌بخش صفحات این مجله بود که مقاله برخی از ایشان تا مرحله برگزیدگی بهترین مقاله سال هم بالا آمد درحالی‌که آن مجله علمی پژوهشی نبود ولی از موفق‌ترین نشریات ایران با بالاترین میزان ارجاع بوده است.
از لذت‌های دیگر و نقاط عتف دوران تدریسم در دانشگاه الزهرا، همکاری‌های پژوهشی بوده است که با برخی از دانشجویان برجسته‌ام داشته‌ام. ساعت‌های متوالی در اتاق کوچک بدون پنجرۀ دفتر من باهم می‌نشستیم و به تصحیح متون مشغول بودیم. آن روزها گذر زمان را درنمی‌یافتیم و از انجام کار مشترک لذت بسیار می‌بردیم. نتیجه یکی از آن‌همکاری‌ها کتابی بود که امسال جایزۀ کتاب سال تبریز را از آن خود کرد و کتاب دیگر به‌زودی منتشر می‌شود.
 
 
 
دوران تحصیل شما چگونه گذشت؟
 
در طول دوران تحصیلات دانشگاهی¬ام که به مدت چهارده سال در دانشگاه تهران سپری شد، از محضر استادان بزرگی چون سید جعفر شهیدی و مظاهر مصفا و حسین بحرالعلومی و محمدرضا شفیعی کدکنی و خانم دکتر امیربانو کریمی و بسیاری دیگر بهره‌مند شدم که به ما در کنار آموزش ادبیات در سطحی بسیار عالی اخلاق و فضیلت و انسانیت آموختند. شیوه دانشجو پروری استادم شفیعی کدکنی را هیچ‌گاه از یاد نخواهم برد. در قبال هر احترام و پاسداشت ایشان چه در دوران شاگردی‌ام و چه پس از آن من هم می‌آموختم که با دانشجویانم که در آن سال‌ها در جایگاه خواهرانم بودند و حالا همچون دخترانم هستند همان‌گونه رفتار را داشته باشم. این سلوک را نه‌تنها در دانشگاه الزهرا که در دانشگاه‌های دیگر هم که دعوت به تدریس می‌شدم مانند دانشگاه تربیت مدرس یا علامه طباطبایی داشتم.
من تجربه‌های شیرینی را از بزرگ‌ترین استادان ادبیات این سرزمین با خود داشته‌ام و چگونه ممکن است که در اندوه و شادی دانشجویانم شریک نباشم. من تربیت‌یافته نسلی از انسان‌های بزرگی هستم که هریک نمونه کاملی از انسانیت، خردورزی، مهر، اخلاق و دیانت بودند و من کمینه شاگرد ایشان از این فرصت بهره می‌جویم تا ضمن پاسداشت و بزرگداشت تمامی آموزگاران و دبیران و استادان خودم بگویم که علم و دانش ارزشمند و عظیم قدر است، اما فضل جای دیگر نشیند.

از چه زمانی فعالیت‌های پژوهشی شما آغاز شد؟ چه فعالیت‌هایی در این حوزه به انجام رساندید؟
 
پژوهش‌های جدی من از سال 1372 با نوشتن رساله دکتری‌ام آغاز شد. هرچند پیش از آن در دوره کارشناسی به راهنمایی استاد شفیعی کدکنی مقاله‌ای در مقایسه کرامات احمد جام و ابوسعید ابی الخیر نوشته بودم و بخش‌هایی از بانوگشسب‌نامه را تصحیح کرده بودم. کتاب کوچکی هم درباره جنید بغدادی نوشتم که مقاله کلاسی درس متون عرفانی بود که دوره دکتری نوشته بودم و در انتشارات دانشگاه الزهرا در سال 1380 منتشر شد.
اما تصحیح کتاب حدیقه سنایی به‌طور جدی من را درگیر مطالعه سنایی و کتاب حدیقه کرد. حدیقه‌الحقیقه و شریعه الطریقه یکی از مهم‌ترین منظومه های ادبیات فارسی ونخستین منظومه عرفانی شعر پارسی نیز بشمار می‌رود. تصحیح حدیقه که در سال 1376 پایان یافته بود در مرکز نشر دانشگاهی به همت استاد نصرالله پورجوادی در سال 1382 منتشر شد و سال بعد از آن به‌عنوان اثر تشویقی کتاب سال جمهوری اسلامی از آن تقدیر شد. بر این دو کتاب دو معرفی کتاب در مجلات خارج از کشور نوشته شد. پروفسور دبروین که سنایی شناس برجسته هلندی است این کتاب را در پرسیکا معرفی کردند و استاد دانشگاه ناپل پروفسور برناردینی درباره آن در مجله مطالعات ایرانی بخش تازه¬های ایرانشناسی نوشتند.
سنایی پژوهی من ادامه یافت و چندین کتاب و مه‌ها مقاله در این حوزه نوشتم. کتاب سنایی انتشارات خانه کتاب و کتاب گلگشتی در شعر و اندیشه سنایی که در نوبت چاپ انتشارات سمت قرار دارد از آن جمله اند. مجموعه مقالات سنایی پژوهی را هم که نتیجه برگزاری کنفرانس بین‌المللی در دانشگاه الزهرا بود در سال 1384 جمع آوری و منتشر کردم.
اما گرایش به ادبیات زنان بخشی از اشتغال پژوهشی من بوده است. در سال 1395 کتاب نخستین زنان صوفی را که درباره زنان عارف قرون اولیه اسلامی در ایران است را که به زبان عربی به قلم یکی از بزرگ‌ترین تئوریسین های عرفان قرن پنجم یعنی ابوعبدالرحمن سلمی نوشته شده است به زبان فارسی برگرداندم و شرح مفصلی با تکیه بر قدیم‌ترین منابع تذکره بر آن نوشتم که به شناساندن زنان عارف یاری می¬رساند. در دهه هشتاد به دعوت گروه مطالعات زنان در دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه الزهرا درس زن در ادبیات را تدریس کردم که از نتایج آن کتاب ریشه های زن‌ستیزی در ادبیات کلاسیک فارسی بود که در سال 1388 منتشر شد و امسال چاپ پنجم آن‌هم به بازار آمد. ده‌ها مقاله درباره شعر و داستان زنان در آن دهه نوشتم و مه‌ها پایان‌نامه کارشناسی ارشد را در دانشگاه الزهرا و علامه طباطبایی در این حوزه مطالعاتی راهنمایی کردم.
عرفان و متون عرفانی و تصحیح متون در این حوزه تخصص اصلی من است و چندین کتاب را تصحیح، ترجمه و یا شرح کرده‌ام. کتاب کشف‌الاسرار روزبهان بقلی شیرازی یکی از مهم‌ترین خاطره نگاشت‌های صوفیه است که تجربه‌های عرفانی عارفی از اهالی شیراز به قلم خود او در آن ضبط‌ شده است.
 
کتاب را در سال 1393 به فارسی برگرداندم و آن را در اختیار مخاطبان فارسی زبان قراردادم. تصحیح مقامات حسن بلغاری که در سال 1398 با همکاری یکی از دانشجویان دکتری به اتمام رسید یکی دیگر از پژوهش‌های این حوزه است. این کتاب امسال به‌عنوان کتاب سال تبریز برگزیده شد. دو کتاب دیگر هم‌اکنون زیر چاپ دارم. تصحیح معراج نامه ایلخانی که روایتی فارسی از معراج پیامبر اسلام است که با دستیاری یکی از دانشجویان دکتری‌ام به ثمر رسید. خوشبختانه مراحل صفحه‌آرایی آن به پایان رسیده است و امسال توسط مرکز نشر دانشگاهی منتشر می‌شود. کتاب میزان العقاید غزالی را هم به‌تازگی تصحیح کرده‌ام توسط انتشارات مولی تا پایان سال در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد.
یکی از حوزه‌های موردعلاقه من پژوهش و تدریس درباره نقد ادبی و مکتب‌های ادبی بوده است. از نتایج سال‌ها تدریس مکتب‌های ادبی در دوره دکتری ادبیات کتاب مکتب‌های ادبی جهان است که در سال 1396 منتشر شد و جایزه پروین اعتصامی جمهوری اسلامی را در سال 1397 از آن خود کرد.
مجموعه مقالات علمی پژوهشی که در طول این سال‌ها نوشته‌ام بالغ‌بر صد مقاله است و این غیر از مقالاتی است که در دیگر مجلات علمی در طول سال‌ها منتشر شده و یا در کنفرانس‌های داخلی و خارجی ارائه‌شده‌اند.
راهنمایی نگارش کتابی را نیز به عهده داشتم که دو تن از دانشجویان دکتری دانشگاه الزهرا انجام دادند با عنوان کتابشناسی مطالعات اسطوره‌ای که همراه با برگزاری کنفرانس انجمن نقد ادبی در دانشگاه شهید بهشتی در سال 1395 منتشر شد.
در مدتی که ریاست انجمن نقد ادبی ایران را به عهده داشتم تلاش کردم تا حلقه‌های دانشجویی انجمن را گسترش دهم و فعال کنم. همین امر موجب آشنایی من با دسته‌ای از بهترین دانشجویان تحصیلات تکمیلی سراسر کشور بود که برای عضویت در انجمن و شرکت در آن حلقه‌ها و کارگاه‌های وابسته به آن شرکت می‌کردند. حلقه روایت شناسی و مطالعات فرهنگی از گروه‌های موفق آن دوره بود که تشکیل آن حلقه‌ها همچنان ادامه دارد. برگزاری نخستین همایش دانشجویی انجمن نقد از دیگر ابتکارات ما در انجمن نقد ادبی ایران بود که موجب تشویق دانشجویان به شرکت در همایش‌ها و کنفرانس‌ها می‌شد.

ارسال کننده:
تعداد بازدید:1191
تصاویر مرتبط:


    برچسب ها
    فیلم مرتبط
    فیلم مرتبط
    فیلم مرتبط
    صوت
    مشاهده نظرات (تعداد نظرات 0)

    ارسال نظرات
    نام
    آدرس پست الکترونیکی شما
    شماره تلفن:
    توضیحات
    خواندن کد امنیتی تغییر کد امنیتی
    کد امنیت
    دانشگاه الزهرا
     تهران،خیابان ده ونک، روبروی درب اصلی دانشگاه الزهراء(س)، ساختمان ریاست، طبقه اول  
    کدپستی : 1993893973
    تلفن : 982188048932+ فاکس : 982188048932+
                      pr[at]alzahra.ac.ir
    تمامي حقوق سايت براي دانشگاه الزهرا ( س ) محفوظ است.