به گزارش روابط عمومی دانشگاه الزهرا، متن یادداشت دکتر مهین سهرابی نصیرآبادی عضو هیئت علمی دانشکده هنر دانشگاه به شرح زیر است:
ایران یکی از سه قطب مهم صنایعدستی جهان است و صنایعدستی در تعریف یک«صنعتِ هنری فرهنگی» است که در روندی فنآورانه خلق یا تولید میشود و حاصل آن یا اثرست یا محصول. در این فرایند فعالیت فکری (تعقل و تفکر) در جوار تصور ذوقی و تخیل، به مدد فعالیت بدنی، که متکی بر مهارت و تکنیک است به ثمر مینشیند و محصولی ارائه میشود که براساس نیازها، عادتها، تفکرات و سلائق بومی شکل گرفته، لذا موضوعی است درسطح تفکر و اندیشه و البته کاربردی. صنایعدستی گرچه از خصوصیات هنری برخوردار است، لیکن «هنر محض»(Pure Art) محسوب نمیگردد. چراکه به سبب قابلیت استفاده، تولید و تکرار، بیشتر «هنری کاربردی»(Applied Arts) است. صنایعدستی دچار چالشهای گوناگون از حوزه تعریف تا تولید است؛ و این به دلیل تنوع در محصول، و همینطور ویژگیهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی- هنری و حتی صنعتی آن است. برخی آنرا به عنوان«میراث مشترک بشری» در سطح بین-المللی و فراتر از مرز، قوم و ملّت، یا اقلیم و بوم تلقی مینمایند؛ و برخی آنرا تعبیر به آن دسته از هنرهایی میکنند که بخش عظیمی از آن با دست انجام پذیرد و در آن ذوق، بینش، اصالت و فرهنگ آن سرزمین دیده شود؛ که با استفاده از مواد اولیه بومی و محلی تولید میشود و قابلیت توسعه در تمامی مناطق شهری و روستایی دارد. صنایـعدستـی را بعضاً جزو «صنایع کوچک» و حتی گاه در زمره«صنایع سبک» قرار میدهند. به لحاظ سابقه باید گفت صنایـعدستـی همزاد تمدن چند هزار ساله و میراثی به یادگار مانده است که مجموعه آن، هویت تاریخی و ملّی ما را تشکیل میدهد. صنایعدستی اساسا به عنوان میراث فرهنگی ملموس و ناملموس یک جامعه محسوب می-شود. ماندگاری تاریخی صنایع دستی، بیش از ارزشهای اقتصادی آن، به اتکاء ارزشهای فرهنگی و اصول انسانگرایانه و معنویات نهفته در آن است؛ که قابلیت تکثیر و انطباق در متن زندگی فردی و اجتماعی را همواره داشته است و یکی از مصادیق غنی فرهنگ و عامل«هویت ساز» در بیان چیستی و کیستی جامعه و مبتنی بر معنویتی برخواسته از آموزه های دینی و عرفانی که با زندگی مردم عجین شده و از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است. حضور سنتها، باورها و آداب و رسوم مردم در صنایع دستی از دیگر ملاکها و ارزشهای فرهنگی آن است. برخورداری از ارزشهای نمادین در بیانگرایی صنایع دستی، میتواند آن را در مقام زبانی مشترک برای گفتگو با سایر فرهنگها قرار دهد در عین اینکه خود ضامن تنوع فرهنگی میباشد؛ تا جایی که سازمان یونسکو آنرا «اشیاء پرنده» نامیده که به دلها و خانههای ملتها دعوت میشوند و نه اینکه حضورشان از نوع تهاجم یا نفوذ باشد. صنایعدستی میتواند از یک سو با نظایر خود در فرهنگهای دیگر همسان باشد و از سوی دیگر تحت تأثیر محیط، عوامل زمان، مکان و روح عمومی جامعه با هم اختلاف یابند. در این آثار هیچ تمایزی میان هنرها و حرفهها و همچنین هیچ تعارضی میان زیبایی و سودمندی در کار نیست، مهم آنکه توجه ویژه به زیبایی بصری و تزیینات محصولات، صدمهای به کاربری آسان آنها در زندگی روزمره وارد نمی کند و اغلب کاملا منطبق بر اصول ارگونومی میباشند. تحولات رسمی در حوزه صنایعدستی در ایران، با تأسیس«مدرسه هنرهای مستظرفه»، بعد از «مجمع الصنایع و دارالفنون» توسط کمال الملک شروع شده، که آغازی بود برای رواج آموزش آکادمیک صنایعدستی و تلفیق دو نظام آموزشی استاد- شاگردی سنتی و شیوه آکادمی اروپایی. بعدها تأسیس دانشکده هنرهای زیبا (آغاز جنبش نوگرایی) با هدف ترویج آثار هنری، تشویق آثار گذشتگان، تأسیس نمایشگاههای سالانه نقاشی ایرانی، و سایر آثار هنری به ویژه حفظ آثار ملّی و صنایعدستی صورت گرفت.با پیروزی انقلاب اسلامی و با تشکیل شورای انقلاب فرهنگی، رشته صنایعدستی به دانشگاهها و هنرستانهای فنی و حرفه ای ورود یافت. تأسیس و راه اندازی کارشناسی رشته صنایعدستی در دانشگاه الزهرا در سال 1362 هجری صورت گرفت و تاکنون ادامه دارد و بیش از یک دهه است که دوره کارشناسی ارشد نیز در این دانشگاه فعال میباشد؛ همچنانکه در چندین دانشگاه دیگر مثل هنرتهران و اصفهان، شیراز، کاشان، سیستان و بلوچستان و .... و در نامی نو، به عنوان دانشگاه هنراسلامی تبریز انجام شده است. آموزش دانشجویان در شاخه های مختلف این هنر و به مقام استادی دانشگاه رسیدن ایشان، نسل نویی از اساتید صنایعدستی فراهم آورده که در کنار اساتید سنتی غیرآکادمیک به توسعه امر آموزش صنایعدستی در کشور مشغول می باشند. (ناگفته نماند آموزش هنرهایسنتی و صنایعدستی همواره دارای نظام سنتی خاص مبتنی بر رابطۀ «استاد و شاگردی»بوده است، و این رابطه اساساً مترادف با رابطۀ «مراد و مریدی» بوده که از برجستهترین مولفههای آن: رعایت حقوق، اخلاق، احترام، اطاعت، تعهد، تزکیه، محبت، اکرام مقام استاد و طی سلسله مراتب بوده است. بیشک یکی از مهمترین دلایل درخشش این هنرها در گذشته همین روابط عمیق میان استاد و شاگرد می باشد.) از اقدامات رسمی دیگر در ایران، تاسیس «سازمان صنایع دستی» و یک مرکز تجاری وابسته به نام «مرکز صنایع دستی» در سال 1345 خورشیدی، توسط «فرنگیس یگانگی» در تهران است، که پس از انقلاب در سال 1360 ه.ش با ادغام سازمان صنایع دستی در شرکت سهامی فروشگاهها طبق اساسنامه جدید «سازمان صنایع دستی ایران» زیر نظر وزارت صنایع به صورت یک شرکت دولتی به فعالیت خود در زمینه احیاء، حفظ، توسعه و تعمیم صنایع دستی در سطح کشور ادامه داد. پس از آن این سازمان به «سازمان میراث فرهنگی» که خود درسال 1364 تاسیس شده بود ادغام شد. از سیاست های کلی سازمان میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری که در حال حاضر به وزارتخانهای با همین نام تغییر یافته است، دست یافتن به جایگاه واقعی ایران در جهان بهعنوان یکی از غنیترین، کهنترین و تأثیرگذارترین فرهنگها و تمدنهای بشری، با ویژگیهای طبیعی کمنظیر و برخوردار از تعاملی سازنده و الهامبخش در عرصه بینالمللی است. لذا همگام با سایر ارگانها و سازمانهای بینالمللی چون یونسکو و ... در زمینه صنایعدستی نیزتحت همین سیاست کلی فعالیت میکند. سازمان یونسکو نظر به اهمیت موضوع صنایع¬دستی در سطح جهانی و لزوم احیاء و ترویج آن، در اولین گام اقدام به تأسیس «شورای جهانی صنایعدستی» (World Crafts Council) و سپس تأسیس«مرکز بینالمللی ترویج صنایع¬دستی» ( International Centre for the Promotion of Crafts) کرد. نمایندگان 25 کشور جهان در روز 10 ژوئن 1964 بنا به دعوت یونسکو در نیویورک گرد هم آمده بودند تا زمینه مقدمات لازم برای تشکیل شورای جهانی صنایعدستی را فراهم آورند. در پی موفقیت حاصله از تشکیل این شورای، بعدها روز «دهم ژوئن» برابر با بیستم خرداد ماه به عنوان «روز جهانی صنایع دستی» تعیین شد و همه ساله در چنین روزی در هر یک از کشورهای عضو شورای مذکور مراسم خاصی به صورت برگزاری نمایشگاه آثار صنایع-دستی، انتشار تمبر یادبود، برپایی کارگاههای نمایش شیوههای تولید آثار صنایعدستی، سخنرانی پیرامون جایگاه و ابعاد مختلف صنایعدستی و تقدیر از دست اندکاران آن زمینه برگزار میشود. ازمجموعه امتیازات و افتخارت کسب شده در ایران موارد مهم زیر را می توان برشمرد:ثبت جهانی روستاها و شهرهای صنایعدستی(مشهد به عنوان شهر جهانی گوهرسنگها، لالجین به عنوان شهر جهانی سفال، اصفهان به عنوان شهر جهانی صنایعدستی و تبریز به عنوان شهر جهانی فرش دستباف ثبت جهانی شده اند. با ثبت این شهرها و روستای کلپورگان، ایران از نظر تعداد شهرها و روستای جهانی صنایع دستی در رتبه اول دنیا قرار گرفته است)، مُهر اصالت یونسکو، نشان مرغوبیت صنایع دستی بطور مشترک توسط سازمان یونسکو و انجمن توسعه و ترویج صنایع دستی، از جمله امتیازات دریافت شده ایران درعرصه بینالمللی است (ایران تاکنون موفق به دریافت 147 مهر اصالت در رشتههایی چون سراجی سنتی، نساجی سنتی، مسگری، گلیم گلابتون سازی، عبابافی، حوله بافی، کلاه نمدی، سفالگری، دولچه دوزی، قلم کاری و پارچه بافی از یونسکو شده است).شایان ذکر است اولین همایش ملی دانش آموختگان صنایعدستی و هنرهای سنتی ایران در سال 1395 با همکاری معاونت صنایعدستی کشور در دانشگاه الزهرا برگزار گردیده است. در پایان باید اضافه کرد که امروزه تحولاتی در تعریف، ماهیت، کارکرد، جایگاه اجتماعی، ارتباط با سبک زندگی، توان رقابت در بازارهای جهانی، تغییر نگرش از اشتغالزایی به سمت کارآفرینی و مواردی از این دست در حوزه صنایعدستی به عنوان زیرشاخهای از «صنایع فرهنگی» رخ داده است، همچنین صنایعدستی بهعنوان زیرشاخهای از «صنایع خلاق» مطرح شده و برنامهریزی برخی کشورها را در این حوزه متأثر از این امر ساخته است. صنایع خلاق در زمره پویاترین بخشها در نظام تجارت جهانی قرار گرفته و در برخی کشورها رشد صنایع خلاق سه برابر سریعتر از کل اقتصاد آن بوده است. به عنوان مثال صنایع خلاق آلمان از نظر ارزش افزودۀ اقتصادی با صنعت خودروسازی آن قابل قیاس است. با جهتگیری جوامع به سمت توسعهپایدار، تمرکز بر صنایع فرهنگی، به شکل یک پارادایم جدید جهانی درآمده و توان بالقوه و خاصی را در جهت توسعه و تغییر بر مبنای مشارکتهای اجتماعی و پتانسیلهای بومی مطرح میسازد؛ بهطوری که پیشبینی میشود در سالهای آتی، رقابتها از حوزه اقتصاد به حوزه فرهنگ منتقل گردد و اقتصاد نیز خود، ماهیت فرهنگی یابد. خوشبختانه در طبقهبندیهای مختلف صنایع خلاق از جمله مدلDCMS بریتانیا، مدل آماری یونسکو و مدل طبقهبندی آنکتاد، رشته صنایع دستی بهعنوان یکی از زیرشاخههای صنایع خلاق قرار دارد. (شهرهای سانتافه در ایالت نیومکزیکو و پادوکا در ایالات متحده امریکا، اسوان در مصر، کانازاوا در ژاپن، ایچ ئون در کره جنوبی، فابریانو در ایتالیا و هانگژو در چین از جمله شهرهای خلاق صنایع دستی هستند که در یونسکو به ثبت رسیدهاند. در ایران نیز شهرهای اصفهان و بندر عباس از چنین قابلیتی برخوردار هستند.)بسیاری از کشورها امروزه بخشی از استراتژیهای توسعهای خود را مبتنی بر صنایع خلاق و صنایع فرهنگی خلاق ساختهاند و روی صنایعدستی به عنوان یکی از مظاهر آن تمرکز نمودهاند. چین، کره، هند بسیار از این پتانسیل بهره بردهاند ، ترکیه از جمله کشورهایی است که اخیراً در آموزش رسمی صنایع دستی و فرش و توسعه این مهارتها از جمله خلاقیت، کارآفرینی، ریسکپذیری، کارتیمی، مهارت خوشه سازی، سلیقهیابی، نیازسنجی، بازاریابی، مالکیت معنوی و مانند آن را مورد توجه قرار داده است.